 |
سوگند به (فرشتگان) صفکشیده (و منظّم) |
 |
و به نهیکنندگان و (بازدارندگان) |
 |
و تلاوتکنندگان پیاپی آیات الهی... |
 |
که معبود شما یگانه است؛ |
 |
پروردگار آسمانها و زمین و آنچه میان آنهاست، و پروردگار مشرقها! |
 |
ما آسمان نزدیک [= پایین] را با ستارگان آراستیم، |
 |
تا آن را از هر شیطان خبیثی حفظ کنیم! |
 |
آنها نمیتوانند به (سخنان) فرشتگان عالم بالا گوش فرادهند، (و هرگاه چنین کنند) از هر سو هدف قرارمیگیرند! |
 |
آنها به شدّت به عقب رانده میشوند؛ و برای آنان مجازاتی دائم است! |
 |
مگر آنها که در لحظهای کوتاه برای استراق سمع به آسمان نزدیک شوند، که «شهاب ثاقب» آنها را تعقیب میکند! |
 |
از آنان بپرس: «آیا آفرینش (و معاد) آنان سختتر است یا آفرینش فرشتگان (و آسمانها و زمین)؟! ما آنان را از گل چسبندهای آفریدیم! |
 |
تو از انکارشان تعجّب میکنی، ولی آنها مسخره میکنند! |
 |
و هنگامی که به آنان تذکّر داده شود، هرگز متذکّر نمیشوند! |
 |
و هنگامی که معجزهای را ببینند، دیگران را نیز به استهزا دعوت میکنند! |
 |
و میگویند: «این فقط سحری آشکار است! |
 |
آیا هنگامی که ما مُردیم و به خاک و استخوان مبدّل شدیم، بار دیگر برانگیخته خواهیم شد؟! |
 |
یا پدران نخستین ما (بازمیگردند)؟!» |
 |
بگو: «آری، همه شما زنده میشوید در حالی که خوار و کوچک خواهید بود! |
 |
تنها یک صیحه عظیم واقع میشود، ناگهان همه (از قبرها برمیخیزند و) نگاه میکنند! |
 |
و میگویند: «ای وای بر ما، این روز جزاست!» |
 |
(آری) این همان روز جدایی (حقّ از باطل) است که شما آن را تکذیب میکردید! |
 |
(در این هنگام به فرشتگان دستور داده میشود:) ظالمان و همردیفانشان و آنچه را میپرستیدند... |
 |
(آری آنچه را) جز خدا میپرستیدند جمع کنید و بسوی راه دوزخ هدایتشان کنید! |
 |
آنها را نگهدارید که باید بازپرسی شوند! |
 |
شما را چه شده که از هم یاری نمیطلبید؟! |
 |
ولی آنان در آن روز تسلیم قدرت خداوندند! |
 |
(و در این حال) رو به یکدیگر کرده و از هم میپرسند... |
 |
گروهی (میگویند: «شما رهبران گمراهی بودید که به ظاهر) از طریق خیرخواهی و نیکی وارد شدید امّا جز فریب چیزی در کارتان نبود)!» |
 |
(آنها در جواب) میگویند: «شما خودتان اهل ایمان نبودید (تقصیر ما چیست)؟! |
 |
ما هیچ گونه سلطهای بر شما نداشتیم، بلکه شما خود قومی طغیانگر بودید! |
 |
اکنون فرمان پروردگارمان بر همه ما مسلّم شده، و همگی از عذاب او میچشیم! |
 |
ما شما را گمراه کردیم، همان گونه که خود گمراه بودیم! |
 |
(آری) همه آنها [= پیشوایان و پیروان گمراه] در آن روز در عذاب الهی مشترکند! |
 |
ما این گونه با مجرمان رفتار میکنیم! |
 |
چرا که وقتی به آنها گفته میشد: «معبودی جز خدا وجود ندارد»، تکبّر و سرکشی میکردند... |
 |
و پیوسته میگفتند: «آیا ما معبودان خود را بخاطر شاعری دیوانه رها کنیم؟!» |
 |
چنین نیست، او حقّ را آورده و پیامبران پیشین را تصدیق کرده است! |
 |
اما شما (مستکبران کوردل) بطور مسلّم عذاب دردناک (الهی) را خواهید چشید! |
 |
و جز به آنچه انجام میدادید کیفر داده نمیشوید، |
 |
جز بندگان مخلص خدا (که از این کیفرها برکنارند)! |
 |
برای آنان [= بندگان مخلص] روزی معیّن و ویژهای است، |
 |
میوهها (ی گوناگون پر ارزش)، و آنها گرامی داشته میشوند... |
 |
در باغهای پر نعمت بهشت؛ |
 |
در حالی که بر تختها رو به روی یکدیگر تکیه زدهاند، |
 |
و گرداگردشان قدحهای لبریز از شراب طهور را میگردانند؛ |
 |
شرابی سفید و درخشنده، و لذّتبخش برای نوشندگان؛ |
 |
شرابی که نه در آن مایه تباهی عقل است و نه از آن مست میشوند! |
 |
و نزد آنها همسرانی زیبا چشم است که جز به شوهران خود عشق نمیورزند. |
 |
گویی از (لطافت و سفیدی) همچون تخممرغهایی هستند که (در زیر بال و پر مرغ) پنهان مانده (و دست انسانی هرگز آن را لمس نکرده است)! |
 |
(در حالی که آنها غرق گفتگو هستند) بعضی رو به بعضی دیگر کرده میپرسند... |
 |
کسی از آنها میگوید: «من همنشینی داشتم... |
 |
که پیوسته میگفت: آیا (به راستی) تو این سخن را باور کردهای... |
 |
که وقتی ما مُردیم و به خاک و استخوان مبدّل شدیم، (بار دیگر) زنده میشویم و جزا داده خواهیم شد؟!» |
 |
(سپس) میگوید: «آیا شما میتوانید از او خبری بگیرید؟» |
 |
اینجاست که نگاهی میکند، ناگهان او را در میان دوزخ میبیند. |
 |
میگوید: «به خدا سوگند نزدیک بود مرا (نیز) به هلاکت بکشانی! |
 |
و اگر نعمت پروردگارم نبود، من نیز از احضارشدگان (در دوزخ) بودم! |
 |
(سپس به یاران خود میگوید: ای دوستان!) آیا ما هرگز نمیمیریم (و در بهشت جاودانه خواهیم بود)، |
 |
و جز همان مرگ اول، مرگی به سراغ ما نخواهد آمد، و ما هرگز عذاب نخواهیم شد. |
 |
راستی این همان پیروزی بزرگ است! |
 |
آری، برای مثل این، باید عملکنندگان عمل کنند! |
 |
آیا این (نعمتهای جاویدان بهشتی) بهتر است یا درخت (نفرتانگیز) زقّوم؟! |
 |
ما آن را مایه درد و رنج ظالمان قرار دادیم! |
 |
آن درختی است که از قعر جهنّم میروید! |
 |
شکوفه آن مانند سرهای شیاطین است! |
 |
آنها [= مجرمان] از آن میخورند و شکمها را از آن پر میکنند! |
 |
سپس روی آن آب داغ متعفّنی مینوشند! |
 |
سپس بازگشت آنها به سوی جهنّم است! |
 |
چرا که آنها پدران خود را گمراه یافتند، |
 |
با این حال به سرعت بدنبال آنان کشانده میشوند! |
 |
و قبل از آنها بیشتر پیشینیان (نیز) گمراه شدند! |
 |
ما در میان آنها انذارکنندگانی فرستادیم، |
 |
ولی بنگر عاقبت انذارشوندگان چگونه بود! |
 |
مگر بندگان مخلص خدا! |
 |
و نوح، ما را خواند (و ما دعای او را اجابت کردیم)؛ و چه خوب اجابت کنندهای هستیم! |
 |
و او و خاندانش را از اندوه بزرگ رهایی بخشیدیم، |
 |
و فرزندانش را همان بازماندگان (روی زمین) قرار دادیم، |
 |
و نام نیک او را در میان امّتهای بعد باقی نهادیم. |
 |
سلام بر نوح در میان جهانیان باد! |
 |
ما این گونه نیکوکاران را پاداش میدهیم! |
 |
چرا که او از بندگان باایمان ما بود! |
 |
سپس دیگران [= دشمنان او] را غرق کردیم! |
 |
و از پیروان او ابراهیم بود؛ |
 |
(به خاطر بیاور) هنگامی را که با قلب سلیم به پیشگاه پروردگارش آمد؛ |
 |
هنگامی که به پدر و قومش گفت: «اینها چیست که میپرستید؟! |
 |
آیا غیر از خدا به سراغ این معبودان دروغین میروید؟! |
 |
شما درباره پروردگار عالمیان چه گمان میبرید؟! |
 |
(سپس) نگاهی به ستارگان افکند... |
 |
و گفت: «من بیمارم (و با شما به مراسم جشن نمیآیم)!» |
 |
آنها از او روی برتافته و به او پشت کردند (و بسرعت دور شدند.) |
 |
(او وارد بتخانه شد) مخفیانه نگاهی به معبودانشان کرد و از روی تمسخر گفت: «چرا (از این غذاها) نمیخورید؟! |
 |
(اصلاً) چرا سخن نمیگویید؟!» |
 |
سپس بسوی آنها رفت و ضربهای محکم با دست راست بر پیکر آنها فرود آورد (و جز بت بزرگ، همه را درهم شکست). |
 |
آنها با سرعت به او روی آوردند. |
 |
گفت: «آیا چیزی را میپرستید که با دست خود میتراشید؟! |
 |
با اینکه خداوند هم شما را آفریده و هم بتهایی که میسازید!» |
 |
(بتپرستان) گفتند: «بنای مرتفعی برای او بسازید و او را در جهنّمی از آتش بیفکنید!» |
 |
آنها طرحی برای نابودی ابراهیم ریخته بودند، ولی ما آنان را پست و مغلوب ساختیم! |
 |
(او از این مهلکه بسلامت بیرون آمد) و گفت: «من به سوی پروردگارم میروم، او مرا هدایت خواهد کرد! |
 |
پروردگارا! به من از صالحان [= فرزندان صالح] ببخش!» |
 |
ما او [= ابراهیم] را به نوجوانی بردبار و صبور بشارت دادیم! |
 |
هنگامی که با او به مقام سعی و کوشش رسید، گفت: «پسرم! من در خواب دیدم که تو را ذبح میکنم، نظر تو چیست؟» گفت «پدرم! هر چه دستور داری اجرا کن، به خواست خدا مرا از صابران خواهی یافت!» |
 |
هنگامی که هر دو تسلیم شدند و ابراهیم جبین او را بر خاک نهاد... |
 |
او را ندا دادیم که: «ای ابراهیم! |
 |
آن رؤیا را تحقق بخشیدی (و به مأموریت خود عمل کردی)!» ما این گونه، نیکوکاران را جزا میدهیم! |
 |
این مسلّماً همان امتحان آشکار است! |
 |
ما ذبح عظیمی را فدای او کردیم، |
 |
و نام نیک او را در امّتهای بعد باقی نهادیم! |
 |
سلام بر ابراهیم! |
 |
این گونه نیکوکاران را پاداش میدهیم! |
 |
او از بندگان باایمان ما است! |
 |
ما او را به اسحاق -پیامبری از شایستگان- بشارت دادیم! |
 |
ما به او و اسحاق برکت دادیم؛ و از دودمان آن دو، افرادی بودند نیکوکار و افرادی آشکارا به خود ستم کردند! |
 |
ما به موسی و هارون نعمت بخشیدیم! |
 |
و آن دو و قومشان را از اندوه بزرگ نجات دادیم! |
 |
و آنها را یاری کردیم تا بر دشمنان خود پیروز شدند! |
 |
ما به آن دو، کتاب روشنگر دادیم، |
 |
و آن دو را به راه راست هدایت نمودیم! |
 |
و نام نیکشان را در اقوام بعد باقی گذاردیم! |
 |
سلام بر موسی و هارون! |
 |
ما این گونه نیکوکاران را پاداش میدهیم! |
 |
آن دو از بندگان مؤمن ما بودند! |
 |
و الیاس از رسولان (ما) بود! |
 |
به خاطر بیاور هنگامی را که به قومش گفت: «آیا تقوا پیشه نمیکنید؟! |
 |
آیا بت «بعل» را میخوانید و بهترین آفریدگارها را رها میسازید؟! |
 |
خدایی که پروردگار شما و پروردگار نیاکان شماست!» |
 |
امّا آنها او را تکذیب کردند؛ ولی به یقین همگی (در دادگاه عدل الهی) احضار میشوند! |
 |
مگر بندگان مخلص خدا! |
 |
ما نام نیک او را در میان امّتهای بعد باقی گذاردیم! |
 |
سلام بر الیاسین! |
 |
ما این گونه نیکوکاران را پاداش میدهیم! |
 |
او از بندگان مؤمن ما است! |
 |
و لوط از رسولان (ما) است! |
 |
و به خاطر بیاور زمانی را که او و خاندانش را همگی نجات دادیم، |
 |
مگر پیرزنی که از بازماندگان بود (و به سرنوشت آنان گرفتار شد)! |
 |
سپس بقیه را نابود کردیم! |
 |
و شما پیوسته صبحگاهان از کنار (ویرانههای شهرهای) آنها میگذرید... |
 |
و (همچنین) شبانگاه؛ آیا نمیاندیشید؟! |
 |
و یونس از رسولان (ما) است! |
 |
به خاطر بیاور زمانی را که به سوی کشتی پر (از جمعیّت و بار) فرار کرد. |
 |
و با آنها قرعه افکند، (و قرعه به نام او افتاد و) مغلوب شد! |
 |
(او را به دریا افکندند) و ماهی عظیمی او را بلعید، در حالی که مستحقّ سرزنش بود! |
 |
و اگر او از تسبیحکنندگان نبود... |
 |
تا روز قیامت در شکم ماهی میماند! |
 |
(به هر حال ما او را رهایی بخشیدیم و) او را در یک سرزمین خشک خالی از گیاه افکندیم در حالی که بیمار بود! |
 |
و بوته کدوئی بر او رویاندیم (تا در سایه برگهای پهن و مرطوبش آرامش یابد)! |
 |
و او را به سوی جمعیّت یکصد هزار نفری -یا بیشتر- فرستادیم! |
 |
آنها ایمان آوردند، از این رو تا مدّت معلومی آنان را از مواهب زندگی بهرهمند ساختیم! |
 |
از آنان بپرس: آیا پروردگارت دخترانی دارد و پسران از آن آنهاست؟! |
 |
آیا ما فرشتگان را مؤنث آفریدیم و آنها ناظر بودند؟! |
 |
بدانید آنها با این تهمت بزرگشان میگویند: |
 |
«خداوند فرزند آورده!» ولی آنها به یقین دروغ میگویند! |
 |
آیا دختران را بر پسران ترجیح داده است؟! |
 |
شما را چه شده است؟! چگونه حکم میکنید؟! (هیچ میفهمید چه میگویید؟!) |
 |
آیا متذکّر نمیشوید؟! |
 |
یا شما دلیل روشنی در این باره دارید؟ |
 |
کتابتان را بیاورید اگر راست میگویید! |
 |
آنها [= مشرکان] میان او [= خداوند] و جنّ، (خویشاوندی و) نسبتی قائل شدند؛ در حالی که جنّیان بخوبی میدانند که این بتپرستان در دادگاه الهی احضار میشوند! |
 |
منزّه است خداوند از آنچه توصیف میکنند، |
 |
مگر بندگان مخلص خدا! |
 |
شما و آنچه را پرستش میکنید، |
 |
هرگز نمیتوانید کسی را (با آن) فریب دهید، |
 |
مگر آنها که در آتش دوزخ وارد میشوند! |
 |
و هیچ یک از ما نیست جز آنکه مقام معلومی دارد؛ |
 |
و ما همگی (برای اطاعت فرمان خداوند) به صف ایستادهایم؛ |
 |
و ما همه تسبیحگوی او هستیم! |
 |
آنها پیوسته میگفتند: |
 |
«اگر یکی از کتابهای پیشینیان نزد ما بود، |
 |
به یقین، ما بندگان مخلص خدا بودیم!» |
 |
(امّا هنگامی که این کتاب بزرگ آسمانی بر آنها نازل شد،) به آن کافر شدند؛ ولی بزودی (نتیجه کار خود را) خواهند دانست! |
 |
وعده قطعی ما برای بندگان فرستاده ما از پیش مسلّم شده... |
 |
که آنان یاری شدگانند، |
 |
و لشکر ما پیروزند! |
 |
از آنها [= کافران] روی بگردان تا زمان معیّنی (که فرمان جهاد فرارسد)! |
 |
و وضع آنها را بنگر (چه بیمحتواست) اما بزودی (نتیجه اعمال خود را) میبینند! |
 |
آیا آنها برای عذاب ما شتاب میکنند؟! |
 |
امّا هنگامی که عذاب ما در آستانه خانههایشان فرود آید، انذارشدگان صبحگاه بدی خواهند داشت! |
 |
از آنان روی بگردان تا زمان معیّنی! |
 |
و وضع کارشان را ببین؛ آنها نیز به زودی (نتیجه اعمال خود را) میبینند! |
 |
منزّه است پروردگار تو، پروردگار عزّت (و قدرت) از آنچه آنان توصیف میکنند. |
 |
و سلام بر رسولان! |
 |
حمد و ستایش مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است! |